از بس که زدم به هر دری
دیگر نمانده مرا بال و پری
ای چهل چراغ عالم هستی
ای به خلقت عالم گوهری
دوازدهمین اخترآسمان عشق
شفیع مابه به صحرای محشری
عنایتی کن و دست مرابگیر
خدا آفریده مرا بهر نوکری
دلم هوای صحن شمادارد امروز
چه می شودبه سامرا مرا ببری
دمی نشینم وهمدم مهدی(عج)شوم
گریه کنم برای غربت امام عسکری(ع)
سروده جهان میهن(علمدار) دیماه 1394
شعرتسلیت یاصاحب الزمان(عج)
ای امام عشق،امام انس وجان
روشنی بخش زمین و آسمان
در عزای پدرت غم داری
دیده ات از قصه هااشک فشان
دسته دسته ملائک گویند درجنان
تسلیت یا صاحب الزمان(عج)
نسیت یاری ، بین امت تو
شکسته ام بارهاحرمت تو
امشب برای پدرگریانی،ولی
اوگریه می کندبرای غربت تو
مادرت می گوید باآه وفغان
تسلیت یا صاحب الزمان(عج)
از زهرجفابه خودپیچیدپدرت
آتش زدناله های اوبرجگرت
تشنگی امانش بریدوگفت العطش
دوباره خاطرات کربلاآمددرنظرت
دوباره مادری آمد باقدکمان
تسلیت یا صاحب الزمان(عج)
اگرچه به زانوگرفته ای سرش
رمقی دیگرنداشت پیکرش
اگرچه مقابل چشمت جان داد
ولی آنجانبود دیگرخواهرش
به یاد زینب(س)وقصه های بی امان
تسلیت یا صاحب الزمان(عج)
سروده جهان میهن(علمدار)آذرماه 1394
شعرروضه امام حسن عسگری (ع)
امشب نشسته غبارعم به رخسارت
فدای قلب شکسته وسینه غمبارت
چه کردزهرباتوکه اینگونه بی تابی
کجاست مهدی(عج)که آیدبه دیدارت
سرت به زانوبگیرد ودلجوئی کندتورا
مرهمی شودبه قلب شکسته وبیمارت
کناربسترت، اوبرای توگریه می کندو ولی
توبرای اواشک می ریزی باچشم خونبارت
غربت نصیبت می شود بعدمن پسرم
میان اینهمه عشاق کسی نیست یارت
نه تنهامهدی(عج)بلکه فاطمه(س)از جنان
امشب بادیده ترآمده و گشته عزادارات
سروده جهان میهن(علمدار)آذرماه 1394
*****(شعرمدح )
شهادت امام حسن عسکری(ع)
دوباره دلم هوای سرداب سامرادارد
صدناله برای آن کشته زهرجفادارد
بیاکه امشب گل نرگس به آه وفغان
میان خانه خویش مجلسه عزا دارد
غریبی که بارها برحریمش جسارت شده
توبگوچنین امام غریبی کجادارد
چه می شود گرراه سامره باز شود
دوباره دلم هوای وصل شمادارد
قسم به پاره تنت مهدی (عج)آقاجان
دین صحن وسرای شماصفادارد
میان حجره به خون دل گفتی العطش
به زیرلب پسرت دست بردعادارد
اوبرای تو می گریدوتوبرای او
که بعدمن آیایک یار باوفا دارد
ببین که امشب علمدار به گریه
آرزوی دیدن قبرتوراازخدادارد.
------
اگرچه پاره پاره شداز زهرجفاجگرت
ولی به نیزه هرگز نرفته سرت
اگر چه جسارت کردند بارهابرتو
ولی کسی گوشواره نکشیداز گوش دخترت
اگرچه به خودپیچیدی وصدازدی العطش
ولی به زیرسم اسبها نرفت پیکرت
اگرچه میان حجره غریب بودی ولی
دم آخرپسرت بودکناربسترت
اگرچه جان دادی میان شهرسامره
ولی نشنیدناله های توراخواهرت
****
شعرشهادت امام حسن عسگری(ع)سروده شاعرومداح اهل بیت جهان میهن(علمدار)
| خوراك وبلاگ |
| معرفي وبلاگ |
| تبليغات |
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان مذهبی -مداحی-اشعارمذ
